نویسنده: یاس کبود سه شنبه 84/11/25 ساعت 2:25 عصر
هوالرفیق
عجب صبری خدا دارد ؟!
عجب صبری خدا دارد .
اگر من جای او بودم .
همان یک لحظه اول ،
که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان
جهان را با همه زیبایی و زشتی
بروی یکدگر ویرانه می کردم .
عجب صبری خدا دارد .
اگر من جای او بودم .
که در همسایه ی صدها گرسنه چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم .نخستین نعره ی مستانه را خاموش آندم ،
بر لب پیمانه می کردم .
عجب صبری خدا دارد .
اگر من جای او بودم .
که می دید م یکی عریان و لرزان ،دیگری پوشیده از صد جامه ی رنگین زمین و آسمان را
واژگون مستانه می کردم .
عجب صبری خدا دارد.
اگر من جای او بودم نه طاعت می پذیرفتم .
نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده،
پاره پاره در کف زاهد نمایان
سبحه صد دانه می کردم .
عجب صبری خدا دارد .
اگر من جای او بودم ..
برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان
هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو
آواره وار ویرانه می کردم .
عجب صبری خدا دارد .
اگر من جای او بودم .
به عرش کبریایی با همه صبر خدایی
تا که می دیدم عزیز نا بجایی ناز بر یک ناروا گردیده خواری می فروشد
گردش این چرخ را
وارونه بی صبرانه می کردم .
عجب صبری خدا دارد.
اگر من جای او باشم .
همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و تاب تماشای زشتکاریهای این مخلوق را دارد .
وگرنه من بجای او چو بودم
یک نفس کی عادلانه سازشی
با جاهل فرزانه می کردم .
عجب صبری خدا دارد.
عجب صبری خدا دارد .
معینی
پروردگارا مرسان روزی که صبرت به پایان رسد.
التماس دعا انشاالله فرج مولا